پیامدهای کوتاه مدت پاسخ سخت ایران به رژیم صهیونیستی
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۶۲۶۵۲
پاسخ سخت ایران به رژیم صهیونیستی، پیامدهای کوتاه مدت متعددی را به همراه داشت که آشکار کردن صفبندی های منطقه ای و چینش نظامی و تاکتیک های آمریکا در کنار تعمیق شکاف داخلی رژیم صهیونیستی و نتایج مثبت اقتصادی برای کشورهای مقاومت، مهمترین آنها است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی در سحرگاه 26 فروردین 1403، تحولی تاریخی را رقم زد که در کنار «طوفان الاقصی»، تاریخ منطقه غرب آسیا و به تبع آن جهان را دستخوش تغییر خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگرچه پیامدهای پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی را باید در عرصه میدانی رصد کرد و زمان بخش اعظمی از آن را روشن خواهد ساخت، اما برخی پیامدها از هم اکنون روشن و آشکار قابل مشاهده و پیش بینی هستند که می توان آنها را در 3 دوره کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بررسی کرد. نوشتار پیشرو به بررسی پیامدهای کوتاه مدت این حمله انتقامی می پردازد. مقصود از پیامدهای کوتاه مدت، آن دسته از پیامدهایی است که در حین حمله ایران خود را نشان دادند یا دست کم طی شش ماه آینده، به عنوان اثر این حمله در عرصه منطقه و جهانی بروز پیدا خواهند کرد.
آشکار شدن صف بندی های منطقه ای
پیش از وقوع این حمله، شاید از چند دهه قبل، برخی حاکمان کشورهای منطقه به عنوان هم پیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی در تحلیل ها دسته بندی می شدند. اما با وجود تمام تحلیل های موجود، این حاکمان، با اعلام مواضع مردم.0فریب، خود را خارج از صف بندی های موجود نشان می دادند. با پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی، این کشورها به طور عملی و میدانی خود را نشان دادند و عملاً بر تمام مردم منطقه آشکار شد که کدام یک از حاکمان منطقه در کنار صهیونیست ها قرار دارند و دُم آنها با صهیونیست ها گره خورده است.
آشکار شدن چینش نظامی منطقه ای آمریکا
شاید یکی از مهمترین وجوهی که پس از پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی آشکار شد و در تحلیل کارشناسان منطقه ای به عنوان وجوه شکست غرب و آمریکا برشمرده می شود، آشکار شدن چینش نظامی آمریکا در منطقه بود. واشنگتن در منطقه غرب آسیا پایگاه های نظامی مشخصی را دارد که این پایگاه ها محل تجمع نیروهای آمریکا و امکانات نظامی آنها محسوب می شود. در زمانی که جنگی رخ نداده بود، در تحلیل های نظری، این پایگاه ها نقطه کانونی اقدامات نظامی آمریکا تلقی می شدند اما با آغاز حمله ایران در نیمه شب 25 فروردین 1403، دولت بایدن مجبور شد علاوه بر به کارگیری پایگاه های رسمی خود، از نقاطی دیگر نیز دست به عملیات بزند.
نقاطی که آمریکا برای دفاع از رژیم صهیونیستی از طریق آنها وارد میدان شد، شامل دو دسته اقدام بودند: نقاطی که در کشورهای مشخصی قرار داشتند و از طریق کشورهای ثالث عملی می شدند و نقاطی که در آب های آزاد قرار داشتند و بیشتر از طریق ناوهای دریایی آمریکا و هم پیمانانش وارد عملیات می شدند. این دو دسته از کانون های عملیات، پیش از پاسخ سخت جمهوری اسلامی آشکار نبودند و با شروع عملیات آشکار شدند.
آشکار شدن تاکتیک ها و امکانات عملیاتی آمریکا
علاوه بر چینش نظامی آمریکا در منطقه که بخشی از آن با شروع پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران آشکار شد، تاکتیک های عملیاتی واشنگتن در منطقه نیز آشکار شد. اینکه آمریکا با چه تاکتیک نظامی وارد میدان می شود و در این تاکتیک نظامی از چه سلاح ها و توانمندی های نظامی بهره می گیرد، یکی از وجوهی بود که در پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران آشکار شد.
دستیابی مقاومت به این تاکتیک ها، دو مزیت برای محور مقاومت به همراه خواهد داشت: نخست، آنکه محور مقاومت با شناخت این تاکتیکها، خود را برای مقابله با این تاکتیک ها در درگیری های بعدی آماده خواهد کرد و دوم، اینکه آمریکا و هم پیمانانش را مجبور خواهد کرد برای جنگ های بعدی از تاکتیک های جدید خود رونمایی کنند.
اثرات مثبت اقتصادی برای محور مقاومت
با اقدام سخت جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی برای نخستین بار، فرآیند اثرگذاری اقتصادی به نفع محور مقاومت و جمهوری اسلامی رقم خورد. از آنجا که پیش از این حمله، تمام درگیری های منطقه ای از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت رقم می خورد، اثرات اقتصادی نیز همواره علیه محور مقاومت بود. در هر یک از درگیری های گذشته در منطقه به ویژه طی یک دهه اخیر، اقتصاد کشورهای محور مقاومت، جدای از حباب منفی اقتصادی که به دست مزدوران آمریکا و غرب به وجود می آمد، به دلیل ضرباتی که پذیرا می شد، شاهد افول اقتصادی و تبعات ناشی از آن بود.
اما این بار برای نخستین بار اقتصاد کشورهای حوزه مقاومت بر اثر درگیری به وجود آمده، شاهد افول نبود و این اقتصاد رژیم صهیونیستی بود که تبعات منفی حمله را تجربه کرد.
اینکه ممکن است اقدامات بعدی آمریکا و هم پیمانانش ممکن است پس از پاسخ سخت ایران، منجر به ضربات اقتصادی به محور مقاومت شود، مسئله ای ثانویه است. آنچه روشن است این است که پاسخ سخت ایران دست کم در کوتاه مدت، به اقتصاد رژیم صهیونیستی ضربه وارد کرد، بدون آنکه خود متحمل ضربات اقتصادی شود.
تعمیق بحران داخلی رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی از سال 2018 میلادی به دنبال انحلال کابینه نتانیاهو، عملاً در بحران داخلی قرار دارد. عدم ثبات سیاسی ناشی از اختلافات حزبی و اجتماعی موجب شد رژیم صهیونیستی طی کمتر از 4 سال، 5 انتخابات برگزار کند. با روی کار آمدن کابینه جدید رژیم صهیونیستی در سال 2022، مسئله اصلاحات قضایی و ورود تندروها به عرصه سیاسی، موجب آغاز اعتراضات وسیع اجتماعی شد که ده ها هفته ادامه داشت. در اثنای این بحران ها که موجب اختلافات شدید داخلی در رژیم صهیونیستی شده بود «طوفان الاقصی»، ضربه جدی و کاری را در 7 اکتبر 2023 به رژیم صهیونیستی وارد ساخت و عملاً اختلافات را افزایش داد.
پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران، اختلافات فوق را تعمیق داد و موجب شد این اختلافات علاوه بر عرصه اجتماعی، در داخل هر 3 کابینه رژیم صهیونیستی (کابینه بزرگ، کابینه امنیتی، کابینه جنگ) نیز تشدید شود. کابینه هایی که برای فرار از اختلافات به مرور کوچک تر شده بودند تا تصمیم گیری را در محدوده کوچک تری انجام دهند. اما حالا همین کابینه جنگ نیز دچار اختلافات جدی شده است.
نتانیاهو به وزرا: اظهارنظر درباره حمله ایران ممنوع!
در شرایطی که مخالفان نتانیاهو تا ورودی خانه او پیشروی کرده اند، در کابینه جنگ رژیم صهیونیستی نیز تصمیم گیری برای نحوه پاسخ به انتقام موشکی - پهپادی ایران نیز به یک معضل جدی تبدیل شده است. شاید به همین خاطر است که رونن برگمن، نویسنده امنیتی رسانه های صهیونیستی می گوید: اگر جلسه کابینه جنگ برای تصمیم گیری در خصوص پاسخ به ایران به طور زنده از رسانه ها پخش می شد، امروز 4 میلیون نفر برای مهاجرت به فرودگاه بن گوریون می رفتند.
ادامه دارد ...
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: وعده صادق اخبار ایران بین الملل رژیم صهیونیستی اسرائیل وعده صادق اخبار ایران بین الملل رژیم صهیونیستی اسرائیل پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران ایران به رژیم صهیونیستی پاسخ سخت ایران محور مقاومت کابینه جنگ چینش نظامی آشکار شدن تاکتیک ها پایگاه ها آشکار شد منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۶۲۶۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرح بلینکن برای احیای ناتوی عربی
به نظر می رسد آمریکا بعد از مشاهده ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در دفاع از خودش در مقابل حمله پهپادی و موشکی وعده صادق ایران به دنبال این است تا دولت های منطقه از جمله کشورهای جنوب خلیج فارس را به سپردفاعی برای رژیم صهیونیستی تبدیل نماید. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در جدیدترین موضع گیری ضد ایرانیاش عملیات وعده صادق را نشاندهنده تهدید فزاینده ایران دانست و بر ضرورت همکاری کشورهای عرب خلیج فارس با آمریکا در زمینه "دفاع یکپارچه" تاکید کرد.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه با اشاره به لزوم اتحاد و همکاری در میان کشورهای منطقه بر این امر اشاره داشت که طی هفتههای آتی با کشور شورای همکاری در خصوص یکپارچهسازی دفاع هوایی و موشکی و تقویت امنیت دریایی گفتگو خواهد کرد.
بلینکن طی ماههای اخیر هفت بار به غرب آسیا سفر کرده اما سفر اخیرش به ریاض تحت عنوان شرکت در داووس صحرا اولین سفرش به خاورمیانه پس از وعده صادق است. وی در نشست مشورتهای استراتژیک شورای همکاری خلیج فارس با آمریکا در ریاض که همزمان با نشست داووس برگزار میشد، این اظهارات را مطرح کرد که در واقع بیانگر چشم انداز آمریکا برای آینده منطقه غرب آسیا و خلیج فارس بود.
آنچه می توان از اظهارات بلینکن برداشت نمود، این است که کشورهای متحد آمریکا باید برای دوره پسا وعده صادق آماده شوند و در برهه جدید باید کشورهای منطقه باهم متحد شوند. البته پوشیده نیست که منظور وزیر امور خارجه آمریکا از کشورهای منطقه، رژیم صهیونیستی است و وی از کشورهای خلیج فارس میخواهد به روند عادی سازی روابط با تل آویو ملحق شوند.
در واقع آمریکا بعد از مشاهده ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در دفاع از خودش به دنبال این است تا کشورهای منطقه از جمله کشورهای جنوب خلیج فارس را به سپردفاعی برای رژیم صهیونیستی تبدیل نماید. این درحالی است که کشورهای منطقه بجز اردن در شب عملیات وعده صادق حاضر به درگیر شدن با موشکها و پهپادهای ایرانی نشدند؛ چراکه می دانستند که اولا جمهوری اسلامی به دنبال تنش نیست و بعد از حمله به ساختمان کنسولگری اش در دمشق وادار به واکنش در مقابل تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی شده است. ثانیا حساب کشورهای مسلمان منطقه از رژیم اسرائیل که به طور مستمر در حال اقدام علیه امنیت ملی ایران می باشد، متفاوت است.
به نظر میرسد در وضعیت کنونی که رژیم صهیونیستی در نتیجه سیاستهای توسعه طلبانه به یکباره با خشم فلسطینیها مواجه شده، آمریکا وارد عمل شده تا کشورهای عرب خلیج فارس را تبدیل به سپر بلای اسرائیل نماید و این امر را تحت عنوان " اتحاد و یکپارچگی کشورهای منطقه" نام نهاده است.
در واقع آمریکا به تعبیری درحال احیای ایده ناتوی عربی است که در دوره ترامپ هم دنبال می شد که تلاش داشت کشورهای شورای همکاری را همراه با مصر، اردن و رژیم صهیونیستی در اتحادیه سیاسی، نظامی و امنیتی سازماندهی کند تا از این رهگذر زمینه کاهش حضور در منطقه غرب آسیا را فراهم کند و تمرکز بیشتری بر حضور در دریای چین داشته باشد.
پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعیتر سفر بلینکن به منطقهرسانه صهیونیست هدف اصلی سفر بلینکن به ریاض را فاش کردتفاوت تلاشهای دوره ترامپ در دوره جدید منطقه در این است که در آن زمان کشورهای شورای همکاری با استناد به تصویر ببر کاغذی از اسرائیل، این رژیم را به عنوان قدرتی توازن بخش در منطقه مدنظر داشتند، اما اکنون شرایط متفاوت است. در واقع کشورهای عربی در چهارچوب طرح آمریکایی باید عصاکش رژیم صهیونیستی شوند و همین مسئله سبب تغییر در ساختار محاسبه هزینه و فایده همسویی با رژیم صهیونیستی علیه ایران به ویژه پس از عملیات وعده صادق است.
انتهای پیام/